می‌ گوئیم‌ به‌ چند دلیل‌ این‌ زندگی‌ دنیا لیاقت‌ ندارد كه‌ خداوند در همین‌ دنیا رحمت‌ خود را گسترش‌ دهد و بندگان‌ خود را از رحمت‌ واسعه‌ خود برخوردار نماید. دلیل‌ اول‌ این كه‌ این‌ زندگی‌ دنیا  دار امتحان‌ و آزمایش‌ است‌، خداوند مومن‌ و كافر و غنی‌ و فقیر را آزمایش‌ می‌كند تا معلوم‌ شود آیا فقرا در تقدیرات‌ خداوند متعال‌ صبر و مقاومت‌ دارند و راضی‌ به‌ رضای‌ خدا هستند یا نه‌ و همچنین‌ اغنیا به‌ بندگان‌ خدا كمك‌ می‌كنند یا نه‌. در مدرسه ‌ای‌ كه‌ انسان‌ها بایستی‌ در آن‌ امتحان‌ شوند تا ماهیت‌ آن‌ها و درجات‌ علم‌ و سواد آن‌ها روشن‌ شود یك‌ چنین‌ محل‌ زندگی‌ مناسب‌ ریزش‌ رحمت‌ و بركات‌ الهی‌ نیست‌ زیرا هنوز به‌ علم‌ و معرفت‌ نرسیده ‌اند تا از بركات‌ الهی‌ به‌ جا و به‌ موقع‌ استفاده‌ كنند. وسعت‌ رحمت‌ و بركات‌ الهی‌ در اختیار مردم‌ دنیـا مانند این‌ است‌ كه‌ پدری‌ میلیون ها تومان‌ ثروت‌ خود را در اختیار كودكان‌ خود قرار دهد كه‌ هنوز به‌ عقل‌ و دانش‌ نرسیده‌ اند و زندگی‌ را تجربه‌ نكرده‌ اند قهرا آن‌ ثروت‌ زیاد برای‌ كودكان‌ فاقد درس‌ و معرفت‌ مایه‌ هلاكت‌ و مصیبت‌ آن‌ها می‌شود. بایستی‌ پدر دانشمند و ثروتمند اول‌ كودكان‌ خود را به‌ عقل‌ و معرفت‌ برساند و درس‌ زندگی‌ به‌ آن‌ها بیاموزد، بعد ثروت‌ خود را در اختیار آن‌ها قرار دهد. خداوند متعال‌ همان‌ پدر نیرومند و قدرتمند انسان‌های‌ كره‌ زمین‌ است‌ و این‌ زندگی‌ دنیا به‌ جای‌ كودكستان‌ و دبستانی‌ است‌ كه‌ فرزندان‌ خود را برای‌ تعلیم‌ و تربیت‌ به‌ این جا فرستاده‌ است‌ تا به‌ علم‌ و دانش‌ برسند، عقل‌ و معرفـت‌ كامل‌ به‌ دست‌ آورند تا بتوانند از ثروت‌ پدر ثروتمند خود استفاده‌ كنند. پس‌ این‌ زندگی‌ دنیا كه‌ كودكستانی‌ بیشتر نیست‌، جای‌ ریزش‌ رحمت‌ خدا و بركات‌ الهی‌ نخواهد بود از این‌ رو آن‌ها را به‌ دایره‌ لطف‌ و كرم‌ خود كه‌ عالم‌ آخرت‌ است‌، می‌كشاند تا هرچه‌ بهتر و بیشتر آن‌ها را بهره‌مند كند و دلیل‌ دیگر این‌ است‌ كـه‌ در زندگی‌ دنیا انسان‌های‌ بد و خوب‌ و یا مومن‌ و كافر با یكدیگر مخلوط‌ و محشورند و بد و خوب‌ در كنار یكدیگر زندگی‌ می‌كنند و خداوند به‌ هر دو طایفه‌ آزادی‌ مطلـق‌ داده ‌است ‌ تا معلوم‌ شود چه‌ كسانی‌ به‌ سوی‌ حق‌ می‌روند و یا به‌ سوی‌ باطل‌ در حركتند. قهراً در یك‌ چنین‌ حشر و اختلاطی‌ اختلاف‌ طبقاتی‌ و تفاوت‌ خارج‌ از اندازه‌ مناسب‌ نیست‌ زیرا دشمنان‌ خدا كه‌ مستحق‌ رحمت‌ خدا نیستند و دوستان‌ خدا هم‌ از حشـر با آن‌ها در رنج ‌و عذاب‌ هستند. مخصوصاً اگر مال‌ و ثروتشان‌ بیشتر و زیادتر باشد، دائم‌ در معرض‌ هجوم‌ دشمنان‌ خدا واقع‌ می‌شوند ولیكن‌ در زندگی‌ آخرت‌ خداونـد متعال‌ ابتدا بد و خوب‌ را از یكدیگر جدا می‌كند و آن‌ها را در فاصله ‌ای‌ بسیار دور از یكدیگر قرار می‌دهد. دشمنان‌ خود را در انتهای‌ ضعف‌ و ناتوانی‌ و دوستان‌ خود را در نهایت‌ قدرت‌ و ثروت‌. برای‌ دشمنان‌ خدا امكاناتی‌ باقی‌ نمی‌ ماند كه‌ باعث‌ رنج‌ و زحمت‌ دوستان‌ خدا شوند و آن‌ها را آزار و اذیت‌ كنند و دلیل‌ سوم ‌این‌ است‌ كه‌ زندگی‌ دنیا غالبا در شعاع‌ حكومت‌ جباران‌ و ظالمان‌ اداره‌ می‌شود و این‌ جباران‌ و ستمكاران‌ طغیانگر اكثریت‌ ثروت‌ و نعمت‌ دنیا را به‌ خود اختصاص‌ می‌دهند. مومنین‌ و فقرا را هرچه‌  بتوانند ضعیف‌تر و ضعیف‌تر نموده‌ و خود را بـر آن‌ها مسلط‌ می‌كنند. انسان‌ها پیش‌ از آن‌ كه‌ به‌ مال‌ و ثروت‌ و نعمت ‌احتیاج‌ داشته‌ باشند محتاج‌ به‌ یك‌ حكومت‌ عالمانه‌ و عادلانه هستند تا همچون‌ پدر مهربان‌ آن‌ها را زیر سایه‌ لطف‌ و كرم‌ خود بپروراند و ثروت‌ و نعمت‌ خود را در اختیار آن‌ها قرار دهد. پیدایش‌ یك‌ چنین‌ حكومتی‌ در زندگی‌ دنیا میسر و میسور نیست‌ بلكه‌ در زندگی‌ آخرت‌ حكومت‌ خدا و اولیاء خدا دایر می‌شود و انسان‌ها در شعاع‌ لطـف‌ و رحمت‌ خدا قرار می‌گیرند و زمینه‌ های‌ مناسب‌ برای‌ استفاده‌ از نعمت‌های‌ خدا برای‌ بندگان‌ خدا دایر می‌شود از این‌ رو زندگی‌ دنیا مناسب‌ ریزش‌ رحمت‌ و بركات‌ نامتناهی‌ خدا نیست‌ بلكه‌ در زندگی‌ آخرت‌ یك‌ چنین‌ زمینه‌ مناسب‌ بـرای‌ بندگان‌ خدا فراهم‌ می‌شود تا بتوانند از ثروت‌ و نعمت ‌نامتناهی‌ خدا بهره‌مند شوند. پس‌ متناسب‌ شأن‌ خدا در دنیا و آخرت‌ نیست‌ كه‌  بندگان‌ ضعیف‌ خود را به‌ عذاب ها و مصیبت‌ها مبتلا كند و تربیت‌ شدگان‌ خود را به‌ حال‌ خود واگذار و ضایع‌ كند. تمامی‌ این‌ جملات‌ كه‌ با لحن‌ تعجب‌آمیز ادا می‌شود برای‌ این‌ است‌ كه‌ سوء ظن‌ و بدگمانی‌ بندگان‌ خدا را نسبت‌ به‌ خدا برطرف‌ كند و در آن‌ها حسن‌ ظن‌ به‌ وجود آورد و به‌ آن‌ها بفهماند كه‌ خداوند هرگز بندگان‌ خود را برای‌ عذاب‌ و بلا نیافریده‌، بلكه‌ به‌ این‌ منظور كه‌ آن‌ها را مشمول‌ لطف‌ و كرم‌ خود قرار دهد و فیض‌ نامتناهی‌ خود را به‌ آن‌ها برساند. (تفسیر دعای کمیل)