قرآن آن طوری كه تنظیم شده است از بزرگترین سوره ‏ها شروع می شود و به كوچكترین سوره ‏ها خاتمه پیدا می‏ کند. این تنظیم براساس فكر شورایی است كه خلیفه سوم عثمان ابن عفان ترتیب داد. عرب هایی كه حافظ قرآن بودند و یا  نسخه های خطی قرآن را در اختیار داشتند، به این كیفیت قرآن را تنظیم نمودند كه از سوره‏ های بزرگ شروع شود به سوره ‏های كوچك خاتمه پیدا كند. معروف است مولا امیرالمؤمنین علیه السلام قرآنی تنظیم كرده بود كه به هفت قسمت یا هفت جزء تقسیم شده بود. هر قسمتی از بزرگترین سوره شروع می شد و به سوره ای كوچك خاتمه پیدا می ‏کرد. پس از آن كه قرآن ها در زمان عثمان به این كیفیت جمع‏آوری شد، چند نفر در میان آنها تمامی نوشته‏ های قرآن را داشتند، یكی از آنها عبدالله ابن مسعود بود. قرآن را به صورت ‏های دیگری تنظیم كرده بود. این قرآن‏ ها از نظر ترتیب سوره‏ ها با یكدیگر اختلاف داشت، ولیكن از نظر آیات و معنی و محتوای آیات با یكدیگر اختلافی نداشت، زیرا كسی نمی‏تواند از پیش خود آیه ای بگوید و ضمیمه آیات قرآن كند. قرآن در تنظیم آیات و عبارات معجزه است. صنعت قرآن در میان كتاب ‏ها و كتاب ‏نویسی ‏ها مانند صنایع طبیعت در برابر صنایع انسان‏ها است. مثلاً گل‏ های طبیعی و گل ‏های پلاستیكی و یا حیوانات طبیعی و مجسمه ‏های گلی یا پلاستیكی و امثال آن گرچه از نظر شكل و قیافه شبیه صنایع الهی است، ولیكن از نظر ماهیت و حقیقت متباین با یكدیگر است. می ‏توانیم بگوییم كه گل‏ های مصنوعی پلاستیكی به میزان یك میلیونیم یا بیشتر مانند گل‏ های طبیعی نیست. نمی ‏شود ماده‏ ای یا سلولی در گل‏ های پلاستیكی یا حیوانات پلاستیكی پیدا كرد كه شباهت به ماده و یا سلولی از گل‏ های طبیعی داشته باشد. تفاوت بین این دو صنعت، تفاوت بین زندگان و مردگان است.  صنعت كتاب‏گویی و كتاب‏ نویسی هم به همین شكل است. كتابی كه خدا گفته و نوشته است با كتابی كه دانشمندان دیگر گفته و نوشته ‏اند آنچنان با یكدیگر اختلاف دارد كه همین گل های مصنوعی با گل‏ های طبیعی نه در تركیب و الفاظ و عبارات شبیه یكدیگر است و نه هم در تنظیم معنا و محتوا. لذا كسی نمی‏تواند آیه ‏ای و یا سوره‏ ای مانند سوره ‏های قرآن تنظیم كند. فصیح ترین ادبای عرب ائمه اطهارو مخصوصاً مولا امیرالمؤمنین (ع) است. آیا امیرالمؤمنین به استعداد و قدرت خود و فصاحت و بلاغت خود بدون این‏كه از خدا كمك بگیرد، می‏تواند آیه و یا سوره ‏ای مانند قرآن بیاورد؟ البته ممكن نیست. از قدرت و استعدادش خارج است. لذا ما اگر جملات نهج البلاغه را كه از فصیح ترین جملات و عبارات است، در برابر قرآن و لابلای آیات بنویسیم، كسانی كه به خواندن قرآن عادت كرده اند وقتی به جملات نهج البلاغه می‏ رسند، مانند ماشینی هستند كه از جاده صاف و آسفالته گرفتار جاده پر از دست ‏انداز می شود، وضع طبیعی و روانی او عوض می‏ شود. از صدر اسلام و یا در تاریخ اسلام كسی نتوانست آیه‏ ای و یا سوره ‏ای مانند قرآن عرضه كند. با این‏که مخالفین دین خدا بسیار همت داشته‏ اند و یا جدیت كرده ‏اند كه سوره ای و آیه ‏ای مانند قرآن بیاورند نتوانسته ‏اند، زیرا از استعداد بشر بیرون است. بشر در استعداد خود خواهی نخواهی محدود است و خداوند در علم و حكمت خود نامتناهی است، محدود هرگز به نامحدود نمی ‏رسد. لذا صددرصد قرآن چنان است كه از جانب خدا نازل شده و كسی نتوانسته است در آیات و سوره‏ های آن دخل و تصرفی داشته باشد كه زیاد و كم كند، ولیكن از نظر تنظیم كه كدام سوره اول باشد و كدام سوره دوم، كدام یك وسط قرآن باشد و كدام یك آخر قرآن، قرآن های مختلفی به وجود آمد. ولی عثمان كه شورایی تشكیل داده بود و اعلام كرده بود كه هركس سوره و یا آیه ‏ای در اختیار دارد به آن مجمع تحویل دهد، هریك از صحابه رسول خدا كه سوره و یا آیه ‏ای در اختیار داشتند به آن مجمع تحویل می دادند و كسانی كه آشنایی بیشتر داشتند می توانستند سوره‏ ها و آیاتی از سوره ها را به یكدیگر مربوط كنند. از همه بهتر و بالاتر مولا امیرالمؤمنین (ع) كه صرف نظر از این‏ که خود قرآن كاملی جمع آوری كرده بود، به كسانی هم كه سوره و یا آیه ‏ای در اختیار داشتند توصیه می‏ کرد و یا به آنها تعلیم می ‏داد كه این آیه مربوط به كدام سوره است و در كجا نازل شده است. لذا قرآن هایی كه جمع ‏آوری شده بود، از نظر تنظیم سوره‏ ها با یكدیگر اختلاف داشت. ولیكن عثمان قرآنی را كه به دستور خود او و در مجمعی كه خود او تشكیل داده بود تنظیم كرده و قرآن خود را رسمیت داد و دستور داد كه قرآن‏های دیگر را از بین ببرند، مبادا در شكل قرآن میان امت اختلافی پیدا شود. ائمه اطهار هم كه وحدت مسلمانان را بسیار اهمیت می دادند تا جایی كه از قرآنی كه خودشان جمع‏ آوری كرده بودند و صددرصد مطابق حقیقت بود صرف نظر كردند كه قرآن عثمان رسمیت پیدا كند و در نتیجه بین مسلمانان در تنظیم قرآن اختلاف به وجود نیاید. مشهور است كه عثمان با مولا علیه السلام مشورت كرد كه اگر ما همه قرآن ها را بپذیریم در میان امت اختلاف پیدا می‏شود. بهتر این است كه قرآنی را كه در این مجمع به وجود آمده رسمیت دهیم و قرآن های دیگر را از بین ببریم. مولا امیرالمؤمنین فكر او را پذیرفت و تصدیق كرد، گرچه وظیفه اش این بود كه حق مولا علیه السلام را رعایت كند و قرآن او را رسمیت دهد، ولیكن انسان همه جا رأی خود را بر رأی دیگران ترجیح می ‏دهد. او تصمیم گرفت كه قرآن خودش رسمیت پیدا كند و همه جا نامش همراه قرآن خوانده شود كه بگویند قرآن عثمان. ولیكن براساس نظارت امیرالمؤمنین و وعده ای كه خدا در قرآن داده است و فرموده است: انا  نزلنا الذكر و انا له لحافظون. تمامی آیات قرآن عین آیات و سوره ‏هایی است كه بر پیغمبر اكرم نازل شده. سیاست رسول خدا هم بر این استوار شده بود كه هر وقت آیه ای و یا سوره ای نازل می شد، دستور می داد تمامی مسلمانان آن آیه و سوره را بنویسند و حفظ كنند. به این كیفیت یك نظارت عمومی به وجود آمد كه اگر یك نفر آیه و یا سوره ای را نخواند و نگوید مسلمان دیگری كه آن را نوشته و حفظ نموده است، به همان كیفیتی كه نازل شده می خواند و می نوشت. صحابه پیغمبر یكدیگر را هدایت می‏ کردند و بر اعمال یكدیگر نظارت داشتند. معروف است زمانی كه معاویه و عمرو عاص بر مسند خلافت نشستند، عمرو عاص به معاویه پیشنهاد كرد كه تمامی مجلدات قرآن را كه در آن زمان محدود بود از میان مردم جمع آوری كنیم، از نو بنویسیم و منتشر كنیم و این سوره كوثر را كه توهین به بنی امیه و تمجید از بنی هاشم است از قرآن برداریم تا قرآنی منهای سوره كوثردر اختیار مردم باشد. معاویه به پیشنهاد او خندید كه اگر ما بتوانیم این سوره را از صفحات قرآن برداریم، با حافظه مسلمانان چه كنیم كه تمامی سوره ‏های قرآن  مخصوصاً سوره های كوچك را حفظ كرده اند و در نماز خود می خوانند. همه ‏جا صدای اعتراض بلند می‏شود و ما نمی توانیم جوابگوی آنها باشیم. پس قرآن بر اثر عوامل مختلفی كه شخص پیغمبر و ائمه به وجود آورده بودند،‌ صددرصد از تغییر و تحریف محفوظ ماند و كسی نتوانست دستی به قرآن ببرد و آیات آن را كم یا زیاد كند. یكی سیاست پیغمبر كه سوره‏ ها و آیه ها را در اختیار تمامی مسلمانان گذاشته بود و دستور داده بود كه یا بنویسند و یا حفظ كنند و دیگر كه مسلمانان همه بر یكدیگر نظارت داشتند و از همه بالاتر نظارت ائمه اطهار علیهم السلام مخصوصاً كه بر اعمال و افكار مردم آگاهی كامل داشتند. اگر كسی در خواندن آیه ای و یا سوره ای اشتباه كند و یا غرض و مرضی به كار ببرد، ائمه اطهار از مسیر آگاه نمودن دوستان و اصحاب خود به آنها هشدار می‏دادند كه این آیه و یا سوره چنان نیست كه گفته و یا نوشته است. بنابراین قرآن صددرصد كتابی است سالم و دست نخورده، به همان كیفیتی كه از آسمان نازل شده در اختیار مردم قرار گرفته و پس و پیش بودن سوره ‏ها در معنی و محتوای آن تغییری ایجاد نمی‏ کند. آنچه لازم است این حقیقت است كه بدانیم آنچه در قرآن نوشته شده، عین آیاتی است كه از آسمان بر شخص پیغمبر نازل شده است.   (تفسیر سوره قارعه)