بی شك زندگی بهشتی نتیجه و محصول كلیه فداكاری هائی است كه در تاریخ واقع شده این فداكاری ها و جنگ و جهادها و صبر و تحمل ها همه این ها با هم عواملی است كه بشریت را رشد می دهد و تربیت می كند و آنها را در مسیر عقل و دانش و استعداد برای پیدایش زندگی بهشتی كه همان سلطنت عظیم آن محمد علیهم السلام است آماده می كند. بهشت و جهنم به این كیفیت نیست كه خداوند باغ وسیعی مجهز به تمام ثروت ها و نعمت ها بسازد سپس انسانها را به آن باغ انتقال بدهد بدون این كه كمیت و كیفیت و حقیقت آن را درك كند. اخراج آدم ابوالبشر از زندگی بهشتی صرفاً مربوط به گناه و وسوسه نیست. بلكه مربوط به این حقیقت است كه از نظر عقل و دانش و رشد و استعداد برای زندگی بهشتی آمادگی ندارد. بایستی دوره ای ببیند حوادثی در زندگی او پیدا شود. رنج و ضد رنج بهشتی را ببیند و بشناسد و در نتیجه برای زندگی بهشتی آماده شود دلیل این ادعا كه اخراج از بهشت صرفاً به دلیل گناه نبوده، این است كه خداوند بعد از قبولی توبه آدم بلافاصله او را به بهشت نمی برد می فرماید: فاما یاتینكم هدی و آیه این جمله است كه به آدم و حوا خطاب می كند اهبطوا یعنی در همین هبوط گاه و تبعیدگاه باشید، من كتاب و هدایت در اختیار شما میگذارم. از مسیر همین كتاب و هدایت قول می دهم بدون رنج و زحمت شما را به زندگی بهشتی برسا نم و مبتلا به غم و غصه و خونریزی نشوید. شرط ورود به بهشت را كتاب و هدایت میداند. كتاب و هدایت هم علم است عقل و دانائی و شعور است تكامل نفس است نه تنها مراسم و اعمالی مانند نماز و روزه و عبادتهای دیگر. مراسم دین به خودی خود علم نیست تكامل و هدایت نیست بلكه شعاری است در مقدمه شعور. نتایج این مراسم علم است نه خودِ مراسم. چقدر زیاد انسانها نماز خوانده اند و مراسم دیگری را همینطور ولیكن از نظر علوم و معارف در سطحی بسیار پائین هستند كه معنای بهشت و جهنم نمی دانند. چقدر زیاد انسانهای عالِم و عارف هستند كه مانند انسانهای عوام و مقدس خیلی زیاد عبادت نكرده اند ولیكن به دلیل علم و عرفان در صدر بهشت قرار گرفته اند. دین خدا از ابتدای تاریخ به عنوان یك مكتب و دانشگاه معرفی شده است. مراسم و عبادت ها هم تابلوهائی بوده اند كه در سردر این مكتب و دانشگاه نصب شده اند. نماز، شعار است. حج و جهاد و مستحبات و واجبات و یا ترك محرمات همه اینها شعار دین است، یعنی یادآور دین خدا. خودِ دین، علم و معرفت بوجود نمی آورد مگر در صورتی كه از این شعارها، شعورها بوجود آید. به همین مناسبت گفته اند از نماز شما آنقدر قبول می شود كه توجه قلبی به خدای خود داشته باشید. تمامی ادیان مراسم دعا و نیایش و عبادت دارند مخصوصا عامه مسلمانان كه معتقد به ولایت و مكتب ائمه اطهار نیستند نماز می خوانند، روزه میگیرند ولیكن حرفی یا كلمه ای از قرآن نمی دانند. نه علی می شناسند و نه دشمنان آن حضرت را . برهان این كه فقط شیعیان روز قیامت اهل بهشتند و بقیه مذهب ها و مذهبی ها مردود است، همین معارف مذهب شیعه است، شیعیان مكتبی هستند كه حق و باطل می دانند. اهل حق و باطل می شناسند، كفر و ایمان می شناسند، ظلمت و نورانیت می دانند، دینشان علم و عرفان است. علی را به این دلیل قبول دارند كه برحق است و دشمنان او را به این دلیل كه بر باطل هستند قبول ندارند. نماز را به این دلیل كه عامل ارتباط به خداوند متعال است بجای می آورند. به زیارت بیت می روند تا اهل البیت را بشناسند و می دانند كه خانه كعبه بدون شناختن خانه زاد كعبه رسمیت ندارد و انسان را به خدا نزدیك نمی كند. پس حقیقتا دین خدا صددرصد مكتب است. و مراسم، در مقدمه مكتب قرار میگیرد. مقدمات هم در صورتی منتج و مفید است كه انسان را به ذی المقدمه مربوط كند. مقدمات مانند راه است و ذی المقدمه مانند مقصد دین خدا به عنوان مقصد مكتب است هر كسی به میزان معرفتش و عقل و شعورش، دین دارد نه به میزان مراسمی که انجام داده است. اكنون كه دین خدا دانشگاه و مكتب است هر كسی بایستی عقل و دانش خود را از این مكتب و دانشگاه بررسی كند و ببیند و بداند كه چه اندازه اهل حق و باطل را می شناسد. حال از این نظر كه دین خدا علم و دانش است پس در مسیر علم، انجام مراسم وجود دارد. تمامی ملت ها در دینشان مراسم دارند ولیكن علم ندارند. (کتاب سیرة ائمه اطهار ع)