زندگی انسانهای مؤمن با برکت است زیراآنها به لطف خدا وصل هستند. سرنخ مقدراتشان به دست خداوند متعال است و محکومیت الهی ندارند، بلکه محبوبیت دارند. بیمه خدا هستند تا ابد ثروت و نعمت دردنیا و آخرت به آنها می رسد و هرگز به کمبودی یا نابودی مبتلا نمی شوند. خداوند مانند یک اقیانوس نامتناهی است. ثروت ها ونعمت ها مانند نهری است که به این اقیانوس متصل است. معنای جنات عدن تجری من تحتها الانهار، همین است. یعنی زندگی مؤمنین به لطف و محبت خدا مربوط است. از مسیر این محبت، نعمت و ثروت مانند نهر آب برایشان در جریان است . اما زندگی کفار به محاق می رود زیرا آنها فقط به طبیعت دنیا وصلند. این زندگی دنیا به دلیل مرگ خاتمه پیدا می کند. انسانهایی که در قیامت زنده می شوند مانند انسانهای دنیا نیستند که بتوانند از طبیعت استفاده کنند. نهرآبی یا زمین باغ و زراعتی در اختیار انسان باشد بلکه سفره طبیعت از جلوی آنها برچیده می شود. اگررابطه ای با خدا داشتند ازطریق ان رابطه زندگی آنها اداره میشود والا مواد حیات وسرمایه های زندگی به کلی ازدستشان خارج شده تا ابد درگرسنگی وتشنگی ومحرومیت های دیگربسرمیبرند. عقل انسان سرنخ زندگی را به دست خدا می دهد و به انسان می فهماند که خدا با برکت است ولیکن جهل انسان فقط پیش پای خود را می بیند و نمی تواند انسان را به آینده ها و مخصوصا به لطف خدا واولیاء خدا مربوط کند. پس جهل زندگی را در محاق قرار می دهد یعنی رشته زندگی را در محاق قرار می دهد ولیکن عقل زندگی را به دست خدا می سپارد و خدا دائم به انسان وابسته به خود برکت می دهد. (کتاب غیب  و شهود)