بندگان مخلص، كسانی هستند كه خداوند متعال را منهای صفات و آثار ذاتی و ارادی او می‌ پرستند و در این پرستش، خود را طلب كار از خدا نمی‌دانند تا اگر خدا خیری به آنها برساند، بگویند حق ما را رعایت كرده و یا اگر شری برساند بگویند خدا به ما ظلم كرده است آنها در پرستش خدا بی‌هدف بوده‌اند و خود را مِلك خدا و بنده مطیع خدا دانسته‌ اندكه بایستی در راه خدا مصرف شوند. از خود نفی اراده و اختیار نموده‌ اند و خود را در برابر خدا شاخص نكرده‌ اند و برابر خدا قرار نداده ‌اند. اصلا خود را چیزی به حساب نیاورده‌ اند. در واقع، فانی فی‌الله شده‌ اند، مال خدا شده‌اند و جزء خدا شده‌ اند. خودیت خود را لغو نموده‌اند و موجودیت خود را همان دانسته‌ اند كه خدا خواسته و در نظر گرفته، نه آن را كه خودشان خواسته‌ اند زیرا خودیت خود را لغو نموده‌ اند. خود نیستند كه چیزی بخواهند. آن چه را كه خدا برای آنها بخواهد مثل این است كه برای خودش خواسته است و آن چه را كه نخواهد، برای خود نخواسته است پس من نیستم خود را نمی‌بینم و خود را لغو كرده ‌ام. عبادت به این كیفیت، خلوص مطلق است. موجودیت مخلص، در این رابطه فقط خداوند متعال است. به تعبیر دیگر، همان می‌شود كه عرفا و حكما گفته ‌اند. آنها فناء فی‌الله و بقاء بالله به دست آورده باشند زیرا آنها مال خدایند و مِلك خدا می‌باشند و علت غایی در خلقت و آفرینش هستند اجر و پاداش مخلصین هم، همین رضایت و محبت خداست و این محبت و رضایت خدا، همه چیز است و گفته ‌اند: چون از او گشتی، همه چیز از تو گشت. (ترجمه نهج البلاغه)