خداوند متعال‌ با جعل‌ قانون‌ صوم‌ و صیام‌ به‌ مبارزه‌ افرادی‌ برخاسته‌ است‌ كه‌ می ‌خواهند با انجام‌ عمل‌ خوردن‌ و آشامیدن‌ خود را بپرورانند و در خود نیرو و قدرت‌ به‌ وجود آورند. خداوند متعال‌ با جعل‌ قانون‌ صیام‌ انسان‌ را  متوجه‌ می ‌كند كه‌ آفرینش‌ تو مربوط‌ به‌ خوردن‌ و خوابیدن‌ و شكم‌ پر كردن‌ و افراط‌ و در سایر اعمال‌ نیست‌ بلكه‌ پرورش‌ تو مربوط‌ به‌ اراده‌ و مشیت‌ خداست‌. اوست‌ كه‌ می‌تواند در نهاد تو ای‌ انسان‌ نیرو و حیات‌ به‌ وجود آورد، تو را تقویت‌ كند و قدرت‌ بدهد و تو را در جهات‌ مادی‌ و معنوی‌ بپروراند. پس‌ راه‌ پرورش‌ و پیدایش‌ عقل‌ و ایمان‌ در اطاعت‌ و بندگی‌ خداست‌ نه‌ در خوردن‌ و آشامیدن‌ و خوابیدن‌ و كارهای‌ دیگر كه‌ خداوند متعال‌ آنها را نهی‌ كرده‌ است‌. از این‌ رو خداوند برای‌ مبارزه‌ با این‌ خاطره‌ در انسان ‌(كه‌ پرورش‌ و تقویت‌ خود را مربوط‌ به‌ خوردن‌ و آشامیدن‌ می ‌داند)  قانون‌ صیام‌ درست‌ در جهت‌ عكس‌ خاطره‌ انسان‌ به‌ وجود آورده‌ و فرموده‌ اگر تو تقویت‌ خود را در تغذیه‌ می ‌دانی‌ من‌ تقویت‌ تورا در امساك‌ از خوردن‌ و آشامیدن‌ قرار داده ‌ام‌ تو از آن‌ راه‌ خود را چاق‌ می‌ كنی‌ و من‌ از این‌ راه‌ به‌ تو نیروی‌ ایمان‌ می‌ دهم.‌ به‌ همین‌ مناسبت‌ صوم‌ و افطار در قاموس‌ دین‌ دو لغت‌ در برابر یكدیگر قرار گرفته ‌اند كه‌ راه‌ سازندگی‌ و عدم‌ سازندگی‌ انسان‌ را روشن‌ می ‌سازد. در تعریف‌ صوم‌ و صیام‌ و خواصی‌ كه‌ از این‌ قانون‌ به‌ وجود می ‌آید حضرت‌ رسول‌ اكرم‌ (ص‌) فرموده ‌اند: الصوم‌ جنة‌ من‌ النار. یعنی‌: روزه‌ برای‌ شما سپری‌ است‌ از آتش‌ جهنم‌ كه‌ روزه‌ داران‌ با داشتن‌ یك‌ چنین‌ سپری‌ اگر هم‌ در آتش‌ جهنم‌ قرار گیرند نمی ‌سوزند و آتش‌ در وجود آنها حرارت‌ و سوزندگی‌ به‌ وجود نمی‌ آورد و باز در بعضی‌ از احادیث‌ دیگر در معرفی‌ مؤمنی‌ كه‌ به‌ یك‌ چنین‌ سپری‌ مجهز است‌، فرموده‌ اند: كه‌ روز قیامت‌ آتش‌ به‌ مؤمن‌ می‌گوید:  یا مؤمن‌ جز منی‌ فان‌  نورك‌ اطفاء ناری‌. یعنی‌: ای‌ مؤمن‌ تو بیا عبور كن‌ زیرا آن‌ نورانیت‌ تو حرارت‌ مرا خاموش‌ می ‌كند. در داستان‌ حضرت‌ ابراهیم‌ علیه‌السلام‌ و قرار گرفتن‌ ایشان‌ در آتش‌ نمرود كاملا” این‌ حقیقت‌ روشن‌ است‌ كه‌ آتش‌ در یك‌ جسم‌ نورانی‌ كه‌ به‌ نیروی‌ ایمان‌ مجهز است‌. اثر نمی ‌گذارد انسان‌ با ایمان‌ می ‌تواند در میان‌ آتش‌ ها برای‌ خود هوای‌ معتدلی‌ به‌ وجود آورد و حرارت‌ آتش‌ را با شعاع‌ نور ایمان‌ از حوزه‌ بدن‌ خود دور سازد زیرا حقیقتا” آن‌ آتش‌ برای‌ حضرت‌ ابراهیم‌ علیه‌ السلام‌ خاموش‌ نشد. آتش‌ در نهایت‌ حرارت‌ واشتعال‌ بوده‌ و لیكن‌ حضرت‌ ابراهیم‌ علیه‌ السلام‌ حرارت‌ آن‌ را  احساس‌ نمی‌كرد و شاید در ابتدا احساس‌ برودت‌ می‌كرد كه‌ با فرمان‌ الهی‌ در هوای‌ معتدل‌ قرار گرفت‌. در اینجا حضرت‌ ابراهیم‌ علیه‌ السلام‌ به‌ نور و نیروئی‌ مجهز است‌ كه‌ با آن‌ نور و نیرو می‌ تواند حرارت‌ آتش‌ را از خود دور سازد. در خاصیت‌ فیزیكی‌ نور هم‌ این‌ حقیقت‌ كاملا” روشن‌ است‌ كه‌ نور درجسم‌ حرارت‌ به‌ وجود می‌ آورد و لیكن‌ خود حرارت‌ نیست‌ و بر حرارت‌ آتش‌ هم‌ غلبه‌ می‌ كند.  اگر بتوانیم‌ یك‌ جسم‌ نورانی‌ با شعاع‌ تابنده‌ بسازیم‌ و آن‌ جسم‌ را برابر آتش‌ قرار دهیم‌، آن‌ جسم‌ تحت‌ تاثیر حرارت‌ قرار نمی ‌گیرد و داغ‌ نمی شود و با شعاع‌ نور خود حرارت‌ را از خود دفع‌ می‌ كند. شاید هم‌ یكی‌ از دلائلی‌ كه‌ می‌ گویند حرارت‌ آفتاب‌ در اجسام‌ سفید كمتر اثر می‌ گذارد و جسم‌ سفید از اجسام‌ دیگر دیرتر داغ‌ می ‌شود، همین‌ باشد كه‌ جسم‌ سفید كه‌ با جذب‌ انوار مختلف‌ شعاع‌ و تابندگی‌ پیدا كرده‌، حرارت‌ آتش‌ را از حوزه‌ وجود خود دور می سازد. در هر صورت‌ تنها نیروئی‌ كه‌ می ‌تواند با آتش‌ مبارزه‌ كند و حرارت‌ آتش‌ را از حوزه‌ وجود خود دور سازد شعاع‌ نور است‌ كه‌ روح‌ ایمان‌ هم‌ از همین‌ نور و نورانیت‌ به‌ وجود آمده‌. خاصیت‌ روزه‌ همین‌ است‌ كه‌ انسان‌ روزه‌ دار اگر چه‌ از نظر مزاجی‌ ضعیف‌ و لاغر می‌شود ولیكن‌ در جهت‌ روحی‌ تقویت‌ می‌شود.  خداوند متعال‌ در برابر همین‌ امساك‌ و خود داری‌ از مفطرات‌ قلب‌ او را به‌ نور ایمان‌ روشن‌تر می ‌كند تا جائی‌ كه‌ این‌ روشنائی‌ در اعضاء و جوارح‌ او هم‌ اثر می ‌گذارد، صاحب‌ اراده‌ قوی‌ و همت‌ عالی‌ می‌ شود. با یك‌ چنین‌ اراده‌ و قدرت‌  در مبارزه‌ با عوامل‌ طبیعت‌ و یا در برابر حوادث‌ و درمیدان‌ جنگ‌ استقامت‌ نشان‌ می‌ دهد و بر همه‌ مشكلات‌ فائق‌ می ‌شود. همین‌ نوراینت‌ و نیروئی‌ كه‌ در اثر اطاعت‌ خدا در او به‌ وجود آمده‌، ذات‌ و فطرت ‌او را نورانی‌ و نیرومند ساخته‌ و سپری‌ است‌ برابر آتش‌ جهنم‌. در حالات‌ مختلف‌ انسانهای‌ قیامتی‌ و آخرتی‌ نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ ممكن‌ است‌ مومن‌ و كافر در یك‌ جا میان‌ آتش‌ جهنم‌، برابر یكدیگر قرار بگیرند و با یكدیگر حرف‌ بزنند در همین‌ حال‌ كه‌ در برابر یكدیگر هستند كافر در آتش‌ می ‌سوزد و مومن‌ كوچكترین‌ حرارتی‌ احساس‌ نمی ‌كند و چه‌ بسا شربت‌ آب‌ به‌ دست‌ مومن‌ سرد و گواراست‌ و لیكن‌ همان‌ شربت‌ در اختیار كافر قرار گیرد فوری‌ داغ‌ و جوشان‌ می ‌شود كه‌ خدا از آن‌ به‌ شراب‌ حمیم‌ تعبیر می‌ كند. نتیجه‌ آنكه‌ آن‌ سازندگی‌ واقعی‌ كه‌ تقویت‌ روح‌ انسان‌ به‌ نیروی‌ ایمان‌ و نورانیت‌ باشداز مسیر اطاعت‌ خدا به‌ وجود می‌آیند نه‌ از طریق‌ خوردن‌ و آشامیدن‌. به‌ همین‌ مناسبت‌ خداوند با قرار دادن‌ افطار كه‌ یك‌ سازندگی‌ خیالی‌ و قلابی‌ است‌ در برابر صوم‌ و امساك‌ كه‌ آن‌ هم‌ یك‌ سازندگی‌ واقعی‌ و حقیقی‌ است‌ انسان‌ را متوجه‌ می‌ كند كه‌ پیدایش‌ نیرو و قدرت‌ در خوردن‌ و آشامیدن‌ وگناه‌ و معصیت‌ نیست‌ بلكه‌ در اطاعت‌ خداست‌. چه‌ خوب‌ می‌گوید مثنوی‌ در معرفی‌ جبرائیل‌ مظهر قدرت‌ خدا آنجا كه‌ می‌گوید: قوه‌ جبرئیل‌ از مطبخ‌ نبود. (کتاب شجره طوبی)