منت‌ در مفهوم‌ لغوی و دینی به معنای انتظاری است‌ كه‌ انسان‌ در برابر احسانی كه‌ به دیگران کرده یا خدمتی كه‌ به‌ نفع‌ آن‏ها انجام‌ داده‌ است، دارد.‌ كسی كه‌ به‌ دیگری احسان‌ می‏كند به‌ او مالی می‏بخشد و یا خدمت‌ دیگری انجام می‏دهد. خدمتی که‌ به ‏منظور جلب‌ رضایت‌ خدا انجام‌ ‏گیرد و در برابر این‌ خدمت‌ از كسی انتظاری نــداشته باشد و مزد و پاداشی ‏نخواهد، احسان‌ می‏نامند و چنین‌ خدمت‌گذاری را مخلص‌ می‏گویند كه‌ كار خود را خالص‌ برای خدا انجام‌ داده‌ است‌.  اگر در برابر خدمت،‌ انتظار اجر و پاداشی داشته باشد، چنین‌ انتظاری را منت‌ می‏نامند كه‌ صفتی بسیار مذموم‌ است‌ و اجر انسان‌ را ضایع‌ می‏گرداند و به جای این كه‌ خدمـت‌ او به‌ این‌ كیفیت،‌ احسان‌ باشد ظلم‌ شناخته‌ می‏شود یعنی ستم‌ كرده‌  كه ‌منت‌ سر او گذاشته.‌ خداوند در قرآن‌ می‏فرماید: لا تبطلوا صدقاتكم‌ بالمن‌ و الاذی. خدمات‌ خود را با منت‌ و اذیت‌ باطل‌ نكنید. منت‌‏گذاری انسانی نسبت‌ به‌ انسان‌ دیگر قبیح‌ است‌ ولیكن‌ خداوند متعال‌ در برابر احسان‏هائی كه‌ در دنیا به‌ مردم‌ می‏كند منت‌ می‏گذارد اما آن‏چه‌ در آخرت‌ به‌ بندگان‌ خود می بخشد بدون‌ منت‌ است‌ كه‌ در معرفی آن‏ها می‏گوید: لهم اجر غیر ممنون. یعنی پاداش‌ آخرتی بدون‌ منت‌ است‌ ولی خداوند در برابر تعلیمات‌ منت‌ می‏گذارد. در برابر نعمت‌ وجود پیغمبران‌ و رهبران‌ دین‌ منت‌ می‏گذارد همچنین‌ در هر جا به‌ بندگان‌ خود احسان‌ می‏كند، در برابر آن‌ احسان‌ منت‌ می‏گذارد. مشاهـده‌ می‏كنید كه‌ در این‌ آیات‌ به‌ موسی پیغمبر منت‌ می‏گذارد كه‌ به چه‌ كیفیتی او را از شرّ فرعون‌ نجات‌ داده‌ است‌. منت‏گذاری خدا به معنای انتظاری است که در برابر احسان و خدمت از بندگان خود دارد و آن‌ انتظار اطاعت‌ است . از ثروتمندان‌ انتظار دارد كه‌ ثروت‌ خود را به‌ بندگان‌ نیازمند ببخشند و از دانشمندان‌ انتظار دارد كه‌ دانش‌ خود را به‌ مردم‌ تعلیم‌ دهند و از قدرتمندان‌ انتظار دارد كه‌ به‌ بندگان‌ خدا خدمت‌ كنند. تمامی ‌این ‌انتظارات‌ برای این‌ است‌ كه‌ انسان‏ها از ثروت‌ موجود دنیا و یا چیزهای دیگری كه‌ دارند به‌ نفع‌ بشریت ‌استفاده‌ كنند و جامعه ‌پیشرفت‌ كند تا در اثر پیشرفت‌ عقل‌ و دانش‌ بتوانند از نعمت‏های خدا در عالم‌ آخرت‌ استفاده‌ كنند. ركود هر نوع‌ سرمایه‌ باعث‌ تضییع‌ آن‌ و مایه‌ محكومیت‌ صاحب‌ آن‌ سرمایه‌ می‏شود. منظور از ركود سرمایه‌ معطل‌ گذاشتن‌ سرمایه‌هائی است‌ كه‌ خداوند در دنیا به‌ بشریت‌ عنایت‌ كرده‌ است. سرمایه‌هائـی كه‌ خدا در دنیا به‌ انسان‌ می‏دهد بر سه‌ قسم‌ است‌ كه‌ تمامی این‌ قسمت‏ها بایستی در راه‌ اطاعت‌ خدا مصرف‌ گردد تا از صرف‌ آن‏ها در راه ‌اطاعت‌ خدا افكار دینی ‌انسان‏ها رشد كند و دین‌ خدا تقویت‌ شود و رهبران‌ دینی برای جلوگیری از ظلم‌ و ستم‌ و تقویت‌ بندگان‌ خدا بتوانند از این‌ سرمایه ‌ها استفاده‌ كنند. قسمت‌ اول‌ نعمت ‏های مادی خداوند متعال‌ است‌ كه‌ از آن‌ تعبیر به‌ مال‌ و ثروت‌ می‏شود. قسمت‌ دوم‌ نعمت‏های انسانی یعنی انسان‏های وابسته‌ به ‌انسان‌ كه‌ در اثر این‌ وابستگی برای ‌انسانی كه‌ وابسته‌ به‌ آن‌ هستند قدرت‌ بوجود می‏آید مانند فرزندان‌ كه‌ وابسته‌ به‌ پدر و مادر هستند و یا خویشاوندان‌ دیگر و یا سایر دوستان‌ در زندگی دنیا، هركس‌ كـه‌ انسان‌ وابسته‌ به خود بیشتر دارد قدرت‌ بیشتری پیدا می‏كند. از این‌ انسان‏های وابسته‌ تعبیر به‌ حزب‌ و لشگر می‏شود نعمت‌ سوم‌  علم‌ و دانش‌ و فن‌ و هنر است. تمامـی علوم‌ چه‌ علوم‌ عقلی و مذهبی باشد و چه‌ علوم‌ مادی و هنری همه‌ این‏ها نعمت‏هائی است‌ كه‌ خدا به‌ انسان‌ داده‌ و در برابر این‌ نعمت‏ها از انسان‏ها انتظار دارد كه‌ آن‏ها را در راه‌ تقویت‌ دین‌ و پیشرفت زندگی مردم مصرف‌ كند. دین‌ خدا همان‌ خط‌ علمی و فكری افراد بشر است‌ كه‌ ضمن‌ حركت‌ در آن‌ خط،‌ ظلم‌ و فساد از عالم‌ برداشته‌ می‏شود، صلاح‌ و عدالت‌ جای فساد را می‏گیرد، جهل ‌و سفاهت‌ از بین‌ می‏رود و علم‌ و حكمت‌ جای آن را می‏گیرد. بر اساس‌ گسترش‌ علم‌ و حكمت‌ و عدالت،‌ انسان‏ها در چنان‌ فكر و دانشی قرار می‏گیرند كه‌ می‏توانند برای خود و دیگران‌ زندگی بهشتی بوجود بیاورند. بعد از پیدایش‌ این‌ زندگی بهشتی و خدا‏گونه‌ شدن‌ انسان‏ها، آزادی مطلق‌ به‌ آن‏ها داده‌ می‏شود و حیات‌ ابدی پیدا می‏كنند. دین خدا مانند یک درخت است که ثمره آن زندگی بهشتی و آخرتی است. تمامی ثروت‏ها و نعمت‏ها و قدرت‏ها كه‌ خدا به‌ انسان‌ داده‌  انتظار دارد كه‌ در راه‌ تقویت‌ و رشد شجره‌ دین‌ مصرف‌ شود تا این‌ شجره ‌كه‌ به ‌نام‌ شجره‌ طیبه‌ نامیده‌ شده‌ است‌ به‌ ثمر برسد. در برابر شجره‌ طیبه،‌ شجره‌ خبیثه‌ یعنی شجره‌ ظلم‌ و فساد و تبه‌‏كاری و مكتب‌های وابسته‌ به‌ آن‌ از بین‌ برود. هركس‌ نعمت‏های خدا را در راه‌ تقویت‌ دین‌ او مصرف‌ كند شكر خدا را بجا آورده‌ و منت‌ او را قبول‌ كرده‌ است‌ و هركس‌ این‌ سرمایه‌ها را در راه‌ مقاصد شخصی و در راه‌ تقویت‌ مكتب‌ های باطل‌ مصرف‌ كند كافر به‌ نعمت‏های خدا شده‌ و از آن‌ سرمایه‌گذاری ها برای خود و دیگران‌ جهنم‌ بوجود آورده‌ است.‌ پس‌ قبول‌ منت‌ نعمت‏های خدا به معنای انجام‌ وظائفی است‌ كه‌ در دنیا و آخرت‌ به‌ نفع‌ ما تمام‌ می‏شود. خداوند در برابر نعمت‏هایی که در دنیا به انسان می‏دهد منت می‏گذارد ولیکن نعمت‏های آخرت‌ را بدون‌ منت‌ به‌ انسان‌ میبخشد. درباره‌ نعمت‏های آخرت‌ می‏گوید لهم‌ اجر غیر ممنون‌ و لهم‌ اجر كریم‌. یعنی اهل‌ بهشت‌ پاداشی بدون‌ منت‌ دارند و خداوند آن‏چه‌ بـه‌ آن‏ها می ‏بخشد كریمانه‌ می بخشد. بخشش‌ كریمانه‌ بخشش‌هائی را می‏گویند كه ‌بخشنده‌ در برابر آن‌ بخشش‌ها از انسان‌ تقاضا و انتظاری ندارد. ضمن‌ احترام‌گذاری، به‌ آن‏ها نعمت‌ میبخشد. به همین‌ منظور بهشتیها در زندگی بهشتی مكلف‌ به‌ تكلیف‌هائی مانند نماز و روزه‌ و عبادت‌های دیگر نیستند یعنی در برابر صرف‌ نعمت‏های خدا محكوم‌ به‌ حكمی نمی‏شوند. آزادی مطلق‌ دارند ولیكن‌ در برابر هر نعمتی كه‌ در دنیا به‌ انسان‌ می‏دهد او را به‌ تكلیفی مكلف‌ می‏كند و به‌ او دستور می‏دهد كه‌ هرچه‌ از خدا گرفته‌ در راه‌ خدا صرف‌ كند. این‌ تكلیف‌ها كه‌ از آن‌ تعبیر به‌ منت‌ شده‌ است‌ در واقع‌ پاداش‌ نعمت‏های خدا نیست‌ بلكه‌ این‌ تكلیف‌ها راه‌ تكامل‌ و راه‌ رسیدن‌ به‌ عقل‌ و ایمان‌ است‌. ضمن‌ اجـرای احكام‌ خدا درجات‌ عقل‌ و ایمان‌ انسان‌ بالا میرود تا بر پایه ‌عقل‌ و ایمان‌ بتواند از نعمت‏های خدا در آخرت‌ بجا و به‌ موقع‌ استفاده‌ كند و در اثر سوء استفاده‌ با ضرری و یا خطری روبرو نشود. پس‌ منت‌ و انتظار خدا در برابر نعمت‏های دنیا، تربیت‌ یافتـن‌ انسان‌ و یا حركت‌ او در خط‌ تكامل‌ و تمدن ‌است‌ تا بعد از پیدایش‌ تربیت‌ و علم‌ و حكمت‌ بتواند از یك‌ زندگی ابدی توأم‌ با آسایش‌ استفاده‌ كند. (تفسیر سوره طه)