خداوند می فرماید: هر كه‌ را بخواهیم‌ گمراه‌ میكنیم‌ و هر كه‌ را بخواهیم‌ در ضلالت‌ و گمراهی واگذار می كنیم‌. بیان‌ همین‌ حقیقت‌ است‌ كه‌ انسان ها از طریق‌ فهم‌ و آزادی بایستی به‌ دایره‌ حكومت‌ و ولایت‌ خدا و اولیاء خدا وارد شوند، نه‌ از طریق‌ اجبار و جبر. در دایره‌ حكومت های قسری و اجباری برای انسان ها كلمه‌ فهم‌ و آزادی مفهومی ندارد و در این‌ حكومت ها مردم‌ به‌ دو دسته‌ قسمت‌ نمیشوند كه‌ عده ‌ای از آنها گمراه‌ و عده‌ ای هدایت‌ شده‌ باشند، بلكه‌ در این‌ حكومت ها كه‌ بر پایه‌ جبر و اكراه‌ و تهدید و تطمیع‌ به‌ وجود میآید مردم‌ مجبورند كه‌ در دایره‌ همان‌ حكومت‌ و ولایت‌ اجباری انجام‌ وظیفه‌ كنند و همه‌ آنها به‌ صورت‌ یك‌ ملت‌ و یك‌ امت‌ در یك‌ راه‌ قرار گیرند. خواه‌ به‌ سعادت‌ خود در آن‌ راه‌ آگاه‌ باشند و یا نباشند. مفهوم‌ پیدایش‌ یك‌ چنین‌ حكومت‌ جبری و اجباری از همه‌ بیشتر مایه‌ زحمت‌ و رنج‌ و مشقت‌ اولیاء امور است‌ كه‌ بایستی دائماً در حال‌ شدت‌ مراقبت‌ و حفاظت‌ انسان های مأمور باشند تا آنها را وادار به‌ اطاعت‌ و بندگی خدا بنمایند. این‌ واداری از یك‌ طرف‌ مایه‌ زحمت‌ و مشقت‌ عوامل‌ وادار كننده‌ و از طرف‌ دیگر مایه‌ رنج‌ و مشقت‌ افراد وادار شده‌ می ‌شود. به‌ این‌ مناسبت‌ كه‌ افراد وادار شده‌ به‌ اطاعت‌ خدا از نظر این كه آگاهی به‌ حقیقت‌ راهی كه‌ وادار شده ‌اند ندارند و از آنها سلب‌ آزادی شده‌ است‌. در فشار و اذیت‌ عوامل‌ وادار كننده‌ قرار می ‌گیرند و از طرفی عوامل‌ وادار كننده‌ در این‌ واداری دچار رنج‌ و زحمت‌ میشوند كه‌ دائماً با قیافه ‌های ناراضی از اجبار به‌ اطاعت‌ و بندگی رو به رو می شوند و در نتیجه‌ انسان ها از لذایذ انسانی و از لذایذ مهر و محبت‌ نسبت‌ به‌ یكدیگر محروم‌ می ‌شوند. پس‌ بهتر این‌ است‌ كه‌ برای ترویج‌ دین‌ و ورود به‌ دایره‌ ولایت‌ و حكومت‌ خدا از آزادی مردم‌ استفاده‌ شود تا هر كس‌ طالب‌ حق‌ باشد و سعادت‌ خود را در اطاعت‌ خدا بداند، به‌ سوی خدا برود و از خدا خواهان‌ اطاعت‌ و هدایت‌ شود و هركس‌ مایل‌ به‌ اطاعت‌ و بندگی خدا نیست‌ و سعادت‌ خود را در اطاعت‌ شیطان‌ و راه‌ باطل‌ بداند، در دایره‌ حكومت‌ شیطان ها و جباران‌ و ستم كاران‌ در طریق‌ كفر و گناه‌ فعالیت‌ كند تا زمانی كه‌ به‌ حوادث‌ و نتایج‌ كفر و گناه‌ برخورد كند و همان‌ حوادث‌ و نتایج،‌ او را به‌ سوی خدا و حقیقت‌ برگرداند و یا این كه دائم‌ دست‌ به‌ گریبان‌ رنج‌ و عذاب‌ و كفر و گناه‌ خود باشد. خلاصه‌ بحث‌ در این‌ آیات‌ همین‌ است‌ كه‌ حكومت‌ خدا و اولیاء خدا و مدینه‌ فاضله‌ آن‌ حكومتی است‌ كه‌ برپایه‌ فهم‌ و دانش‌ و آزادی مردم‌ قرار گیرد نه‌ بر پایه‌ جهل‌ و اجبار. (تفسیر سوره انعام)