خداوند متعال رسولش را امر می نماید که قرآن را به اسم پروردگارش قرائت نماید و می فرماید: “اقرا باسم ربک الذی خلق” (بخوان به نام پروردگارت که آفرید) و دستور می دهد که اسم را وسیله قرائت قرار دهد. خداوند به رسولش امر می کند که قرآن را بجز با بسم الله قرائت ننماید و هیچ حرفی نزند و کاری نکند مگر با بسم الله. بسم الله در اول همه سوره های قرآن جزئی از سوره است و خداوند سوره هائی را که نازل فرموده با بسم الله الرحمن الرحیم افتتاح نموده است. این امر بر خلاف نظر عامه است که بسم الله جزئی از قرآن نیست بلکه رسول خدا (ص) قرائت قرآن را با آن شروع می نموده کما این که هر عملی را با بسم الله شروع می کرده است. در اینجا دلائلی می آوریم که اختلاف بین عامه و خاصه را مرتفع می نماید. اگر گفته شود که خداوند در این سوره به رسولش دستور داده قرائت سوره ها را با بسم الله شروع کند، پس بر رسولش (ص) واجب می شود که قرآن را بجز با بسم الله آغاز ننماید. به این دلیل بسم الله های اول سوره ها از آسمان نازل نشده بلکه رسول خدا به خاطر این که خداوند در آیه “..اقرائ بسم ..” به وی دستو داده بود، قرائت را با بسم الله شروع می کرد و برای همین، بسم الله اول سوره ها از جانب خود پیامبر و نه از جانب خدا است. در جواب می گوئیم بسم الله هائی که در اول سوره ها آمده با بسم الله هائی که خود وی به هنگام قرائت می گفت فرق دارد. به حضرت رسول (ص) امر شده بود که قرائت خود را با بسم الله شروع کند نه این که قرآن را با بسم الله آغاز نماید. واجب است قرآن همان طور که نازل شده قرائت شود. اگر با بسم الله نازل شده باشد، باید با بسم الله قرائت شود ولی اگر بدون بسم الله نازل شده باشد، از آن جنبه که قرآن است و نه از حیث این که قرائت رسول خدا (ص)، قرائت آن با بسم الله مجاز نیست.رسول خدا قرآن را همان طور که نازل شده بود بدون زیاد کردن یا کم کردن قرائت می نمود. اگر قرآن با بسم الله نازل شده بود، با بسم الله قرائت می نمود و اگر مثل سوره برائت، بدون آن نازل شده بود، آن را بدون بسم الله قرائت می نمود که مبادا به آن چیزی اضافه یا از آن کم شود. اگر بر وی فقط “قل هوالله” احد نازل می شد، او هم می خواند: “قل هو الله احد”. پس وقتی دیدیم که ایشان با بسم الله قرائت می کردند، می فهمیم که (سوره های) قرآن با بسم الله نازل شده است. دستور خداوند به قرائت قرآن با بسم الله، مربوط به ارائه معانی قرآن و بیان آن بود نه قرائت متن آن. وی که صلوات خدا بر او باد هنگامی که به ایراد خطبه و وعظ مردم می پرداخت و معانی قرآن را بیان می فرمود، نقل شده که هنگامی که رسول خدا (ص) قرائت قرآن را با بسم الله آغاز می کرد، اصحاب می فهمیدند که ایشان سوره ای مستقل و کامل را که از آسمان نازل شده قرائت می کند ولی هنگامی که وحی را بدون بسم الله شروع می نمود، می فهمیدند که آنچه قرائت می کند بخشی از سوره های قبلی است و نه سوره ای مستقل. بنابراین، هنگامی که به قرائت قرآن با بسم الله می پرداخت، باید اسم خداوند بر وی نازل شده می بود زیرا او از کلام خداوند نه چیزی کم می کرد و نه به آن چیزی اضافه. وی (ص) نیز هنگام قرائت قرآن آن را بدون کسر و اضافه و همان طور که بر وی نازل شده بود قرائت می فرمود.خودش و زبانش را فقط ابزار قرائت بدون تصرف در آن قرار می داد. به او دستور داده شده بود که خواندن و کار های خود را با بسم الله شروع کند نه این که قرائت قرآن را با بسم الله انجام دهد. قرآن کلام خدا است نه کلام رسول خدا. می گوئیم خداوند در اول هر سوره بسم الله الرحمن الرحیم قرار داد، اگر امر در آیه “اقرا بسم ربک الذی خلق” قرائت ساده قرآن با بسم الله بود، لازمه اش عدم نزول سوره ها با بسم الله می بود زیرا در غیر این صورت، تحصیل حاصل و لغو می بود، در حالی که این امر به قرائت با نام پروردگار، به معنی قرائت علم قرآن بود نه خود قرآن. دیگر حکمت قرائت به نام خدا این است که معلوم شود که سوره و کتاب و احکام آن، جملگی از جانب خداوند است نه از جانب رسول (ص) یا کسی غیر از او. لازم است هر مصنوعی علامتی داشته باشد که صانع خود را بشناساند تا حق او در آن ساخته ضایع نشود و مردم در آن چه مربوط به این صنعت می شود به او رجوع نمایند. اگر صانع به صنعت خود شناخته نشود، حق او بر اثر کتمان نامش ضایع می شود و مردم اورا نمی شناسند تا در آن چه می خواهند به وی مراجعه کنند. برای همین صاحبان صنایع و اختراعات، ساخته های خود را با مهر مخصوص خود علامت گذاری می کنند که به آن مارک گفته می شود. از جمله موارد ضایع نمودن حق مردم، غصب علامت خاصی است که با آن شناخته می شوند. اگر کالای نا مرغوب خود را با مارک کالای مرغوبی که مال دیگری است فروختی، به او خیانت نموده و حقش را غصب نموده ای. میدانی کتاب و کلماتی که از خداوند است، صنایع خدا هستند، درست مثل کلمات و کتاب انسان که صنایع اویند. پس لازم است آن چه از خداوند نازل می شود، به اسم متعال او اسم گذاری شود تا در خلق خود با نام خود شناخته شود و برای دریافت حکم و کتابش مورد مراجعه قرار گیرد. اگر کتاب خداوند به نام او نام گذاری نشود، با کتابش شناخته نمی شود و حقش ضایع می گردد و مردم چون پروردگار و مرجع خود را نمی شناسند، متحیر می شوند. لازم است هر کتاب و کلامی به نام نویسنده و گوینده خود شناخته شود تا چه حق باشد چه باطل، به آن شناخته شود. (تفسیر سوره علق)