برای تبیین و توضیح واقعیت و خصوصیت جن و انس كه آیا از یك نوع و یك نژاد هستند و یا دو نژاد مختلف، بهتر این است كه از خود آیات قرآن استفاده كنیم. زیرا فقط قرآن است كه واقعیت ها را چنان كه هست روشن می دارد و از گوشه و كنار لطائف و ظرائف خود، انسان را به واقعیت ها و حقیقت ها ارشاد می كند. اخبار و روایات بیشتر در ارتباط با انسانها و افكار و استعداد مختلف آنها ایراد شده است. ائمه اطهار ع بیشتر مطابق عقل و استعداد مردم سخن گفته اند و بسیاری از احادیث و اخبار را در لباس تشبیه و امثال ذكر كرده اند، گاهی تنزل ائمه در تكلم با انسانها به میزان عقل و استعداد و یا تشبیهات موجب شده است كه حكایت ها و بیانات مختلفی از جن و انس به میان آمده باشد كه انسانها بیشتر خیال كنند جن و انس دو نوع مستقل و دو طایفه جدا از یكدیگر هستند. اما آنچه از متن قرآن می توانیم استفاده كنیم، واقعیت و حقیقت است. اگر حدیثی و یا شرح و وصفی از همین آیات باشد كه در واقع مجملات یا مبهمات قرآن را توصیف و تبیین می كند، آن اخبار و روایات از نظر این كه ریشه قرآنی دارد مورد قبول است، اما اگر حدیثی متباین با قرآن باشد به كیفیتی كه تناقض با یكدیگر پیدا كند در این صورت مجبور هستیم كه احادیث متباین با آیات قرآن را مشكوك و مردود بشناسیم و آن را رها كنیم مگر این كه احادیث از نوع مسائل معضل و مشكل علمی باشد كه فهم ما نتواند آن را درك كند كه در این صورت از رد و یا اثبات چنین احادیثی كه از نوع متشابهات هستند خودداری نموده و آن را در صندوقچه كتابها ذخیره میكنیم تا روزی كه صاحبان اصلی آن احادیث و اخبار بیایند و ما را به واقعیت و حقیقت آن آگاه سازند. (تفسیر سوره انعام) طبق بعضی از آیات و احادیثی كه از امام ها رسیده است جن و شیطان از نوع انسان و از بنی آدم هستند نه این كه نوعی دیگر و از پدر و مادری دیگر. آنها به دلیل اختلاف آثار و اعمال، به دو نام خوانده شده اند، مانند مؤمن و كافر. اختلاف اعمال، دلیل اختلاف جنسیت نیست. در احادیث مربوط به معاملات و تجارت داریم كه راوی از امام می پرسد یابن رسول الله معامله كردن با این عرب های بیابانی چطور است؟ حضرت می فرماید: با آنها معامله نكنید، لانهم جن كشف عنهم الحجاب. زیرا آنها جنیانی هستند كه پرده از روی كار آنها برداشته شده. یعنی بیابانی های ناشناخته بودند كه حالا شناخته شده اند. دامداری و كشاورزی می كنند و با شهری ها معامله دارند. منظور امام این بوده كه كلاه سر آن روستایی ها و بیابان نشین ها نگذارند. منظورش این بوده كه آنها شیر خود را ببرند در شهر بفروشند كه سرشان كلاه نرود، چون آنها قیمت شهر را نمی دانستند. (تفسیر سوره الرحمن) جن مشهور و معروف در آیات قرآن، انسانهای عقب افتادة در فهم و معرفت، و ناشناخته هستند. انسانها، افراد جلو افتاده و برتر در عقل و معرفت، و شناخته شدگان حاكم بر جامعه هستند كه باز این شناخته شدگان اگر در خط حق و حقیقت باشند، به عنوان اولیاء خدا شناخته می شوند مانند مؤمنین و یا پیغمبران، و اگر در خط كفر و باطل قرار گیرند، شیاطین انس شناخته می شوند و آنجا كه شیطنت آنها به كمال می رسد، عفریت نامیده می شوند. در کل لغت جن از ماده جنن و جنون و جنین و اجنة دلالت می كند بر شیئی مستور و مكتوم، آنچنان كه بچه در رحم، حیات و حركت دارد و از دیدگان مستور است جن هم دلالت دارد بر شیئی زنده مستور، خواه از جمادات یا نباتات و یا حیوانات . از آن طرف كلمه انس و انسان و انیس و مأنوس از ماده انس، یانس، دلالت بر پیدایش انس و آشنائی می كند و این انس و آشنائی بین دو نفر و یا افراد، قابل ظهور است. پس در این احادیث جن و شیطان به اشیاء و انسانها هر دو قابل انطباق است. (انعام) انسان معجونی از فطرت و طبیعت است نیمی از نور و روحانیت و نیمی از ماده و طبیعت و هركدام از این دو اصل اقتضای مخصوص به خود را دارد. اگر صد درصد در مسیر اقتضای طبیعت و مادیت قرار گرفت یك ابلیس و شیطان به تمام معنی می شود واگر صددرصد طرف اقتضای روح و روحانیت را گرفت از فرشته ها بالاتر است. امام صادق علیه الصلاه والسلام مقتضیات طبیعت را در وجود انسان به نام لشكر جهل و مقتضیات روح و عقل را به نام لشكر عقل معرفی می كند. رسول اكرم شهرت دارد كه ایشان فرمودند: اسلم شیطانی بیدی. یعنی شیطان من بدست من تسلیم شد. منظور از شیطانی كه تسلیم پیغمبر شده، نفس اماره آن حضرت است. (تفسیر سوره بقره)