اگر انسانها را از نظر محرومیتی که به آن مبتلا می شوند و از نظر سعی و کوشش که در راه رفع محرومیت خود دارند، با یکدیگر مقایسه کنیم خواهیم دید هرکه بیشتر برای خود اندوخته محرومیت زیادتری پیدا کرده و رنج و مشقت بیشتری دیده است، درنتیجه کسانیکه به دنیا بی اعتناء بوده حرص و طمع را کنار گذاشته و در راه کسب معنویات کوشیده اند، در زندگی دنیا دو رقم و دو قدم از کفار جلو افتاده اند. اول اینکه برای جلب دنیا زحمت کمتری کشیده اند، دیگر اینکه خود را با لذائذ دنیا عادت نداده اند و از شیرینی آن نچشیده اند تا در نتیجه از محرومیت آن رنج ببرند. زیرا خیلی روشن و واضح است که سازمان دنیا و هستی های آن بر پایه های فنا و نابودی استوار شده. اگر چه خود را باقی و ثابت نمایش می دهد ولی در داخله بقاء و ثبات خود با هزاران عامل فنا و نابودی دست به گریبان است. پس دنیا و منافع دنیا از نظر فکر و هدف انسان نمایشی برخلاف واقع است که خود را باقی و ثابت نمایش می دهد، با اینکه فانی و زائل است، از خود آسایش و آرامش نشان می دهد، با این که سراسر زحمت و مشقت است. بنابراین کسانی که دنیا را یگانه هدف خود قرار داده و بر خلاف راهنمائی های خدا و پیغمبران بسوی آن می دوند، درست مانند کسانی هستند که در بیابان بسوی سراب می دوند، از یک طرف خود را به رنج و زحمت می اندازند و از طرف دیگر دچار یأس و محرومیت می شوند. (تفسیر سوره نور)