آخرت یعنی آخر زندگی و آخر زندگی به معنای كمال زندگی است. بعضیها آخرت را به معنای تمام شدن و نابود شدن زندگی می دانند خیال می كنند زندگی آدم هایی كه مرده اند تمام شده است. از خاك به وجود آمده اند دو مرتبه به خاك برگشته اند و نمی دانند كه زندگی آن ها كامل شده و تكمیل شده است. نواقصی كه در وجود آن ها بوده و مانع یك زندگی پیشرفته و كامل است آن نواقص از وجودشان برداشته شده است و خدا آن ها را می برد تا برابر استعداد علمی و ایمانی آن ها یك زندگی كامل در اختیار آن ها قرار دهد. پس هر میتی كه از درد و مرگ و مرض آه و ناله داشته و شفای خود را از خدا طلب می كرده خدا با مرگ دعای او را مستجاب كرده است. یعنی از این زندگی فلاكت بار دنیا او را به یك زندگی كامل آخرتی منتقل نموده است. همان طور كه از ما میپرسند خانه سازی یا ماشین سازی به آخر رسیده یا هنوز مشغول ساختن هستی و ما جواب می دهیم كه بنایی و ماشین سازی آخر شد یعنی كامل شد. آخرت هم یعنی آخر زندگی یعنی كمال زندگی نه این كه تمام شدن زندگی. تمامی برنامه های دنیایی ما كه در خط ناقص حركت می كنیم و توأم با رنج و زحمت است این برنامهها به كمال می رسد. یعنی حركات فیزیكی و بدنی ما برای كار و كاسبی و تهیه وسایل زندگی تبدیل به حركات ارادی و آنی می شود. در نتیجه موفقیت بینهایت و رنج و زحمت در حد صفر است. مثلاً یك بهشتی وارد فضای تاریك می شود احتیاج ندارد چراغی و برقی به همراه داشته باشد. برابر تاریكی ها و برابر میزان احتیاجی كه به روشنایی دارد مثلاً سوزنی را روی زمین ببیند قیافه اش و صورتش نورانیت پیدا می كند با نور قیافه و صورت خود اتاقش و راهش را روشن می كند. یا اگر می خواهد جاهای دور را ببیند یا از راه دور بشنود احتیاج به وسائلی مانند سمعك و بلندگو و دوربین ندارد بلكه با اراده خود چنان می شود كه چیزی را در انتهای میلیون ها سال نوری میبیند و یا می شنود و یا فوری می رود. تمامی صنایع فیزیكی و مكانیكی و شیمیایی كه در دنیا انسان ها را سرگردان و معطل می كند خستگی به وجود میآورد، تمامی این ها تبدیل به صنایع آنی و ارادی می شود در نتیجه مثلاً خانه سازی انسان كه در دنیا با این همه آجر و آهن و در یك فضای محدودی پیدا می شود و انسان را اسیر خود می كند این خانه سازی برای انسان بهشتی ارادی انجام می گیرد. به محض این كه اراده می كند ساختمان های بسیار مجلل و نوری به وجود میآید. می تواند در آن جا از میلیون ها نفر پذیرایی كند به همین كیفیت در مسیر تكامل دینی و ایمانی آن چه را كه برای او مایه رنج و زحمت بود و از طریق ساخت و سازندگی فیزیكی و مكانیكی او را معطل و سرگردان می كرد و زحمت میداد كمال پیدا می كند و تبدیل به صنایع ارادی می شود. نمونه اش همان معجزاتی است كه در تاریخ به دست اولیاء و انبیاء انجام گرفته است. خداوند در قرآن هر نعمتی را كه تذكر می دهد برای این است كه ما انسان ها را به طمع بیاندازد تا یك چنان نعمتی را از خدا بخواهیم و به محض خواستن شدن است. مثلاً خداوند خود را تعریف می كند كه صاحب اراده كن فیكونی است كه هر چه می خواهد می شود مانند صاحب مغازه ای كه متاع مغازه خود را تبلیغ می كند تا مشتریان را به طرف خود جلب كند خداوند متعال هم در قرآن و یا ائمه اطهار علیهم السلام در تعلیمات خود سرمایه های وجودی خود را تعریف و تبلیغ می كنند تا مردم را به طمع بیاندازند و به طرف خود جلب و جذب كنند. امام صادق علیه السلام در حدیث عقل و جهل (اصول کافی، کتاب عقل) می فرماید: طمع بستن به ثروت و قدرت و علم و حكمت خداوند متعال ممدوح است هر وقت با خدا تماس می گیرید سفره طمع خود را هر چه زیادتر و بیشتر گسترده كنید. رقم های بسیار بزرگ و بزرگ تر از خدا مطالبه كنید و بگویید: پرورگارا ! من بنده تو و شاگرد تو می خواهم چنان باشم كه خودت هستی و چنان در كارها موفق باشم كه خودت موفق هستی خداوند شاگردان خود را به عنوان نمونه به زندگی دنیا فرستاده و آن ها علم و قدرت خود را در برابر انسان ها به نمایش می گذارند تا مردم را به طمع بیاندازند تا چنان باشند كه خدا و بندگان خدا هستند. به همین كیفیت تمامی صنایع مكانیكی و فیزیكی كه به دست انسان در خارج وجود انسان با رنج و زحمت و كار و كاسبی رو به راه می شود. در انتهای زندگی یا آخر زندگی كه همان آخرت است تمام قدرت ها و نیروها و سرمایه های مادی و معنوی در وجود انسان متمركز می شود و انسان به اراده خود مبدأ و مصدر آن چه كه لازم دارد می شود. خداوند در حدیث نافله و آیات قرآن هر جا نعمتی از نعمت های خود را تعریف می كند برای این است كه ما را به طمع بیاندازد به طرف خود جلب و جذب كند. پس آخرت روزی است كه انسان ها به كمال مطلق می رسند برای تهیه آن چه می خواهند و لازم دارند رقم رنج و زحمت آن ها به صفر می رسد و ارقام خواست و خواهش آن ها و موفقیت آن ها بی نهایت می شود یك چنین زمانی كه انسان ها از مسیر ساخت و سازندگی دنیایی در مسیر ساخت و سازندگی ارادی قرار می گیرند آخرت نامیده می شود. پس آخرت روزی است كه زندگی انسان به كمال مطلق می رسد نه این كه محو و نابود می گردد. (شرح دعای ندبه – جلد دوم)