امام باقر علیه السلام به فرزندش اجازه نمیدهد که با آن هیأت خرافی بطلیموسی مخالفت کند که میگویند آسمان از شیشه بسیار ضخیمی ساخته شده است و همراه ستاره ها به دور زمین می چرخد لذا در زمان جابربن حیّان که قدری از مسایل فیزیکی و شیمیایی آگاهی پیدا کرده بودند و مخفیانه کارگاه هایی ساخته بودند تا به عقیده مردم زمان کیمیایی بسازند که مس ها را تبدیل به طلا میکند تحت تعقیب قرار گرفتند و عاقبت هم آن بزرگوار را منزوی نمودند کتابهای آن را از بین بردند یا معروف است میگویند ایرانیان در صدر اسلام ساعتی ساختند که برای رییس جمهور فرانسه هدیه دادند غربی ها که آن ساعت را می دیدند حرکت می کند و در اوقات معین زنگ می زند می گفتند: ایرانیان جن و شیطان را در داخل این ساعت حبس کردند که اوقات را نشان می دهد در موقع معین زنگ می زند. دیگر این که مولا امام صادق علیه السلام یک روز به یکی از شاگردانش که جابربن حیان بود فرمودند در عالم چیزی نیست که ساکن و متوقف باشد تمامی اشیاء موجودات از جمادات و نباتات و حیوانات و سنگها و کوه ها متحرکند. فرمودند: اگر حرکت در عالم نباشد و یا موجودی در جای خود ساکن و متوقف شود حیات عالم تبدیل به مرگ میشود. در این جا برای اثبات حرکت جابربن حیان عرض کرد که آیا صدا هم حرکت میکند خیال میکردند حرکت مال انسانها و حیوانات است. حضرت فرمودند: آری صدا هم حرکت میکند و از حرکت، صدا پیدا میشود در این جا آهنگری را نشان دادند که صد قدم آن طرف تر آهن را میکوبید حضرت به جابربن حیان فرمودند: به آن آهنگر نگاه کن، اول پتک آن را میبینی که به آهن می خورد و بعد از لحظه ای صدای او را میشنوی. اگر صدا و یا حرکت ساکن می بود لازم بود همراه کوبیدن آهن که به چشم خود می بینی بلافاصله صدا را هم بشنوی. پس آن نابغه ها و دانشمندانی که آمادگی دارند از مسیر علوم تجربی و طبیعی حقایق را درک کنند زمانی هم مخصوص به خود لازم دارند اگر در زمانهای قدیم بودند کشته می شدند. لذا این جهت مشاهده میکنیم اگر در زمان ما که آخر الزمان است وسائل موجود در اختیار مردم نباشد و مردم بخواهند مانند زمان های قدیم زندگی کنند چه قدر زیاد در زندگی آنها اختلال پیدا میشود. لذا مولا امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: خدا هر علمی و هر حقیقتی و یا هر انسانی و یا هر پدیده ای را در زمان مخصوص مربوط به خودش ظاهر میسازد. میفرماید: احال الاشیا لاوقاتها. یعنی هر کس و هر چیزی را به زمان مخصوص به خودش حواله کند نه زمان جلوتر که قابل قبول نباشد و نه هم زمان بعد که مردم را به انتظار کشف خود قرار داده باشند.(ترجمه نهج البلاغه)