اگر منظور از این هشت نفر تعدد باشد یعنی فقط هشت نفر بتواند عرش خدا را حمل کنند، دلیلی ندارد که انسان‏هایی که در یک مرتبه و مقام باشند یکی از آنها حامل عرش باشد و دیگری نباشد. مثلا چهارده نفر معصوم از نظر علم و حکمت و عصمت در یک تراز هستند و هرکدام از آنها به علم و حکمت خود حامل عرش خدا است، پس بایستی بگوییم حامل عرش خدا چهارده نفرند با این که آیه شریفه می‏گوید هشت نفر هستند. همینطور در تفسیر این آیه شریفه امام علیه السلام می‏فرماید که چهار نفر از آنها پیغمبران پیش از حضرت رسول، نوح و ابراهیم و حضرت موسی و عیسی. با این که ما می‏دانیم پیغمبران گذشته از نظر علم و دانش و رتبه در ردیف پیغمبر (ص) و ائمه اطهار نیستند. پس شرکت پیغمبران در حمل عرش خدا از نظر مرتبه است و نه از نظر بیان تعدد. دیگر این که در تفاسیر مربوط به عرش همه جا گفته اند که منظور از عرش، علم خداوند متعال است و گفته اند کلمه عرش یعنی کلمه علم خدا. و شما می‏دانید که علم خدا از قبیل اجسام نیست که وزنی داشته باشد و افراد متعددی آن را بردارند بلکه از نوع معنویات و مجردات است و از نظر مراتب، قابل تعدد است نه از نظر وجود و حقیقت، مانند واحد عددی، و چون که از نظر مراتب، قابل تعدد است از نظر انسان‏های در آن مرتبه هم قابل تعدد است. تعدد مراتب علم در این جا مانند تعدد مراتب علم در مدرسه و دانشگاه است. مثلا دانستن علوم را تا مقام پرفسوری در نظر بگیرید، خواهید دید که شاگردان کلاس اول تا آخر در مراتب علم قرار می‏گیرند. مثلا بیست کلاس طی می‏کنند تا پرفسور می‏شوند. پس می‏توانید بگوئید علم را تا انتها بیست نفر حمل می‏کنند. پس منظور از هشت نفر حامل عرش خدا یعنی عرش خدا در هشت مرتبه به وسیله انسانهایی که هر کدام در یکی از آن مراتب هستند قابل حمل است. به خصوص این که خداوند فقط کلمه “ثمانیه” بکار برده نه “ثمانیه رجل”. یعنی اگر می‏گفت هشت نفر فقط، بر هشت نفر انطباق پیدا می‏کرد. اما فقط “کلمه ثمانیه” بکار برده تا بر هشت مرتبه هم قابل حمل باشد. این هشت مرتبه از مراتب تکامل به عنوان هشت در بهشت هم شناخته می‏شود. (کتاب برهان معراج و شق القمر)