ثبت حادثه ها در وجود انسان، خواه آن حادثه ها مربوط به خود انسان باشد كه حادثه آفریده است و یا مربوط به دیگران، او به دیگران ستم كرده باشد یا دیگران به او، ثبت این حادثه ها در وجود انسان یك مسئله قهری و طبیعی است. به اراده انسان نیست كه اعمال خود را در وجود او ثبت كند و یا اعمال دیگران در وجود او، یا اعمال او در وجود دیگران ثبت گردد. تمامی موجودات عالم از جمادات و نباتات و حیوانات و انسانها همه و همه در وجود خود یك ضابطه دارند. حادثه ها از هر جا و در هر جا ثبت می شوند. تعبیراتی كه از نامه اعمال و كتابت آن شده است مختلف است. یكجا خبر می‏دهد كه نامه عمل نیكان به دست راست آنها داده می شود و نامه عمل اشقیاء از پشت سر، تحویل آنها می گردد. كتابت اعمال درست مانند ضبط اقوال و اعمال در نوار ضبط صدا و یا فیلم است. و این ضابطه آنطوری كه از اخبار و روایات استفاده می‏شود اختصاص به انسان ندارد. بلكه حادثه ها از هر كسی و هر چیزی در همه جا ثبت و ضبط می شود. و این ثبت و ضبط، یك عمل قهری می باشد، نه یك عمل ارادی. زیرا موجودات عالم مجهز به شعاعی از نور و روح هستند و این شعاع نور و یا روح درست مانند نیروی برق برای ضبط صدا و سیما می باشد. وقتی مجهز به نور برق است هر چیزی كه در مقابلش باشد و یا هر صدائی را، ثبت و ضبط می كند. نهایت چون نور برق برای نوار، ضعیف است مواجهه‏ و مقابله لازم دارد. شاید از راه دور نتواند ثبت و ضبط كند. طبیعت همینطور مجهز به نور و نیروئی است كه نور برق شعاعی از آن می باشد كه در اختیار انسان قرار گرفته است. این دینام برق گیر در حال چرخش از طبیعت نیرو می گیرد و در اختیار انسانها قرار می دهد. هر جا باشیم و هر جا بنشینیم و هر جا سخنی بگوئیم صورتها و صداها در همینجا در زمین و در هوا و در اعضای بدن خودمان و یا در اعضای بدن دیگران ضبط می شود. لذا گفته اند روز قیامت اعضای بدن شما به اعمال شما شهادت می دهند و یا زمینی كه در آنجا نماز خوانده ای و یا معصیت خدا كرده اید حركات و سكنات نماز شما و یا معصیت شما در همانجا ضبط می شود تا جائی كه اگر پرنده ای و یا حیوانی آنجا باشد در وجود همان پرنده و یا حیوان حركات شما ضبط می شود و در روز  قیامت قابل نمایش است. بهترین جائی كه حوادث را ضبط می كند و این ضابطه كاملا محسوس و قابل كشف است وجود انسان است. شما الان به صفحه خاطرات خود مراجعه كنید، كلیه اعمال و افعال و اقوال شما از دوران كودكی تا امروز در وجود خودتان ثبت شده. آنچه از مردم دیده اید و شنیده اید و آنچه خودتان گفته اید و یا حادثه هائی كه در طبیعت اتفاق افتاده، مانند طوفانها، سیلها و زلزله ها. همه اینها در وجود خودتان ضبط شده است. قلم و كاغذ بدست می گیرید، تمامی خاطرات خود را تا امروز می دانید و می نویسید. این یك ضبط قهری است. هر جسمی و هر ماده ای از مواد عالم مجهز به شعاع نور است. از ان شعاع نور تعبیر به روح می كنند. نهایت بعضی اجسام صیقلی است كه عكس شما را به شما نشان می دهد و بعضی اجسام تیره و تاریك است. عكس شما و حركات و سكنات شما را می گیرد ولیكن به خود شما نشان نمی دهد. انعكاس با نمایش خیلی فرق دارد. ثبت و انعكاس حادثه ها در هر كسی و هر چیزی حتمی است. مخصوصا در وجود انسان و حیوان. ولیكن نمایش آنها مشكلاتی دارد كه بیشتر در روز قیامت قابل نمایش است. اینكه گفته اند بعضی ها زبان حیوانات را می دانند، از حیوانات سرو صدائی را كشف می كنند و یا سخنی می شنوند، حیوانات مانند انسانها نیستند كه زبان و بیان داشته باشند ولیكن خاطره دارند. حادثه ها در وجود آنها ثبت می شود وآن ثبت شده ها  قابل نمایش است. هدهدی كه از شهر صبا و ملكه صبا مانند یك خبر نگار صدا و سیما ثبت كرده و به سلیمان گزارش می‏دهد آن پرنده به امر خدا از تخت و بارگاه ملكه صبا عبور كرده آنچه دیده و شنیده ضبط نموده در برابر سلیمان ابن داوود نمایش پیدا می كند. و سلیمان ملتفت می شود كه هدهد مانند یك خبرنگار از ملكه صبا گزارش تهیه كرده است. و یا آنجا كه مورچگان در برابر منظره حركت لشكریان سلیمان قرار می گیرند ملكه مورچه ها به مورچگان دستور می دهد، می گوید: داخل خانه هایشان شوند. منظره حركت لشكریان در لوح وجود آن مورچه ثبت می شود و مورچه آن ثبت شده ها را به مورچگان دیگر نمایش می دهد تا آنها به لانه خود بروند و پامال سُم اسبان نشوند. همانطور كه ملكه مورچه ها به مورچه ها دستور و فرمان می دهد یعنی آن حادثه را در برابر مورچگان به نمایش می گذارد، سلیمان هم از آن نمایش آگاهی پیدا می كند. و الا مورچگان و پرندگان لغت و زبانی ندارند مانند ما انسانها كه بگویند و بشنوند. این لغت و زبان مخصوص انسان است. ولیكن آنها دارای عكس و انعكاس هستند. حادثه ها را ضبط می كنند، همینطور صداها را به یكدیگر مخابره می كنند. سلیمان هم از آن مخابره ها آگاه می شود. اگر سخن و بیان باشد مانند گزارش انسانها اختصاص به سلیمان پیدا  نمی كند، بلكه دیگران هم می شنوند و با خبر می شوند. سلیمان بر طبق درخواستی كه از خداوند متعال نموده است، از خداوند خواهش نموده است سلطنتی به او بدهد كه در گذشته و آینده ها نمونه نداشته باشد. خداوند او را به باطن انسانها و حیوانها و جمادات و نباتات مطلع نموده. هر جا حادثه ای پیدا می شود به او مخابره می شود. كسانی كه تصمیم به گناه می گیرند از آن تصمیم ها و نیت ها با خبر می شود و فرمان خود را فوری به گناهكار ابلاغ می نماید. مامورینی ندارد كه بروند اینجا و آنجا خبر بیاورند. هر انسانی به همان دلیل كه برای خود حادثه بوجود می آورد و یا از حوادث دیگران با خبر می شود قهرا و بدون اراده همان حادثه به سلیمان هم گزارش می شود. لذا سلیمان توانست در دوران حكومت خود یك نظام و امنیت طبیعی بدون مأمور بوجود آورد. هر كس در جای خود منظم و آرام باشد، وظیفه خود را انجام دهد. گزارشاتی كه از دور و نزدیك به سلیمان می رسد همان حادثه هائی است كه واقع می شود. در وجود انسان ثبت و ضبط می گردد. بطور كلی نمی توانیم منكر ثبت حادثه ها باشیم نمونه كاملش انسان است. همین انسان خودش نامه عمل خودش است. یعنی خودش ضابطه دارد. آنچه می گوید و عمل می كند و یا حادثه ای بوجود  می آورد، این حادثه ها با تمامی مشخصات در وجودش ثبت و ضبط می گردد و روز قیامت قابل نمایش است. اینكه خداوند می فرماید نامه عمل به دست راست یا چپ انسان داده می شود و یا می فرماید كتابچه عمل او از پشت سر تحویل او داده می شود، این تعبیرات از نوع تشبیهات است. نامه عمل به دست راست یعنی انسانهائی كه از مسیر صداقت و امانت و راستگوئی فعالیت كرده اند. همه جا منشاء كارهای خیر بوده اند. عمل شرّی از آنها سر نزده است. خودشان تشخیص می دهند كه انسان پاكی بوده اند و دیگران هم همینطور او را در یك وضعیت طهارت و صداقت و امنیت می بینند. از مسیر همان اعمال نیك بطرف نیكان می رود و مورد قبول اولیاء خدا واقع می شود و از آنطرف بدان و بدكاران از طریق انحراف و ضلالت حركت كرده اند، صداقت و امانت در كار آنها نبوده ، لوح وجودشان تیره و تاریك است، پر است از صدا ها و سیما های قبیح و خیانت آمیز. آنها نیز بر همان ضابطه ها و محفوظاتی كه دارند خود را بد می دانند. دیگران هم آنها را بد می شناسند. حاضر نیستند بطرف نیكان بروند، جلب و جذب اولیاء خدا شوند. همان اعمال بد و منظره های زشتی كه در وجود آنها ثبت شده مانند مامورینی هستند كه آنها را بطرف بدان و جنایتكاران می كشانند. قهرا گرفتار عذابهائی می شوند كه از مظلومین قیامت به ظالمین انتقال پیدا می كنند. دیگر این که خداوند می فرماید نامه عمل هر انسانی را به گردنش می آویزیم.و كل انسان الزمناه طائره فی عنقه. عنق در اینجا به معنای مسئولیت است. گردن انسان به دو لغت و دو اسم معرفی می شود. گاهی رقبه می گویند و گاهی عنق .عنق به معنای گردنی است كه مسئولیت پیدا كرده. مثلا مسئولیت دزدی به گردن دزد است و مسئولیت آدم كشی به گردن قاتل. از این جهت از مسئولیت، تعبیر به گردن می كنند كه مامورین دولت گردن محكوم را می گیرند و او را به محكمه می برند و یا او را جلو می  اندازند و از پشت سر با ضرب و شلاق او را به محكمه می برند. آنجا كه از پشت سر او را می دوانند خداوند می فرماید: اوتی كتابه من وراء ظهره. یعنی نامه عملش از پشت سر به او تحویل می‏شود. و آنجا كه گردن او را می گیرند و به محكمه می كشانند می فرماید نامه عملش را به گردنش می آویزند. زیرا حقیقتا مسئول قتلی است كه انجام داده و دزدی نموده. آن قتل و دزدی به گردنش می باشد. اگر بخواهد انكار كند بلافاصله فیلم صدا ها و سیماها كه هنگام قتل و سرقت انجام داده مقابلش نمودار می شود به هر جائی نگاه می كند صدا و سیمای اعمال خود را می بیند. خواه در اعضای بدنش و یا در وجود دیگران ، و یا در آن سرزمینی كه مرتكب قتل و جنایت شده است. خداوند در اینجا می فرماید:  یلقیه منشورا یعنی كلیه اعمال و اقوال خود را منتشر می بیند. به هر كجا كه نگاه می كند، به دست و پای خودش  و یا سرزمینی كه در آنجا بوده صدا و سیمای اعمال خود را می بیند. به او می گویند كتاب اعمال خودت را بخوان و خودت حساب كن كه چه بوده ای و چه كار كرده ای. تمامی این مسائل طبیعی و به نمایش طبیعت است. نه اینكه ماموری در كار باشد همراه انسان از اینجا به آنجا حركت كند، اعمال و اقوالش را یك یك بنویسد. چنین است كتابت اعمال .(تفسیر سوره اسری- جلد دو)